روایتی از عشق و اشک و آتش؛
قصه عاشقی در طریقالشهدا روایت شد
به گزارش خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری رودبار ما؛ وقتی عشق وصال یار در سر و سودای عاشقانه و بیسروسامانی، حقیقت جان و دل در گرو یار باشد، باید رفت. تا دید و چشید، دیدار معشوق و طعم خوش وصال را…
به عشق سردار دلها راهی کرمان شدیم. بعد از ظهر سهشنبه به اتفاق ۵ نفر از دوستان سوار اتوبوس میشویم و قلبمان میتپد تا روز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، بر سر مزارش باشیم. سرداری که نماد مقاومت، ایثار و سرباز ولایت بود.
تقریبا بعد از نماز مغرب به گلزار شهدا کرمان رسیدیم، حال و هوای گلزار شهدای کرمان و پیرامون آن چنان گرم و عطر آگین و پرشور بود که نه تنها سردی هوای زمستانی احساس نمیشد بلکه بوی خوش اسپند و کُندر و نفسهای زائران حرارت این فضای معنوی را دوچندان کرده بود.
علی رغم اینکه فصل زمستان است، اما سردی هوا مانع ورود هیچ کدام از این طرفداران وفادار حاج قاسم به کرمان نشده بود و پیر و جوان و کودک و خردسال نیز در جمعیت زوار دیده میشد.
این عشاق تشنه دیدار معشوق بوده و نه تنها هراسی از دشمن ندارند بلکه به تأکید خودشان ملت امام حسین علیهالسلام و عاشق شهادتند.
به ابتدای طریق الشهدا که رسیدیم المان شهدای حادثه تروریستی قلب مان را به در آورد انگار همین دیروز صدای انفجار قلب و دل ما را لرزاند و ۱۳ دی دیگری را برای ما مردم دیار کریمان رقم زد.
مطابق هر سال موکبهای مسیر راهپیمایی گلزار شهدای کرمان نیز برپا شده بود و نسبت به سال گذشته دو برابر و به صورت رفت و برگشت شده بود، در همین ابتدا چشمم به موکب کاپشن صورتی افتاد چنان دردی قلبم را فشرد و اشک از چشم همه ما جاری شد، دختر کاپشن صورتی گوشواره قلبی.
در این میان مادرانی بودند که فرزندان خردسالشان در کالسکه بود و برای دقایقی در جلو موکب کاپشن صورتی به یاد ریحانه شهید اشک میریختند، جوانانی که دستهجمعی و زوجهای جوان که دو نفره آمده بودند تا خود را به مزار سردار دلها برسانند.
پیرمرد و پیرزنهای که در این هوای سرد با در دست داشتن عکس رهبر معظم انقلاب به عشق سردار سلیمانی قدم در طریق الشهدا گذاشته بودند تا سهمی در پاسداشت فرزند ملت داشته باشند و بگویند که تا آخرین قطره خون خود مطیع امر تمام وصیت حاج قاسم هستند.
حضور مردم در این هوای سرد و بارانی تنها نمادی از دلبستگی به یک شخصیت تاریخی نیست، بلکه نمایانگر پیوندی عمیق میان ملت و ارزشهای ایثار و مقاومت است.
برای ارادتمندان سردار سلیمانی، برف و باران نهتنها مانع نیست بلکه فرصتی برای نشان دادن عشق و اخلاص خود به این قهرمان ملی است؛ بسیاری از حاضران معتقد بودند که این بارشها به نوعی نشانهای از رحمت الهی است که در این روز مقدس به مردم ارزانی شده است.
امسال علاوه بر موکبهای پذیرایی از زائران، موکبهای برپا شده بود که به ارائه خدمات فرهنگی، آموزشی و تبیینی میپرداختند.
از دور بوی نان روغنی جنوب کرمانیها در تمام فصا پیجیده بود موکب دختران حاج قاسم رودبار جنوب نیز به پاس رشادتها و خدمات بیدریغ سردار دلها به مردم جنوب کرمان در دهه هفتاد هر ساله خود را به کرمان میرسانند تا به زائران حاج قاسم خدمت کنند.
گلزار شهدای کرمان تا روزهای آتی میزبان زائرانی است که برای تجدید میثاق با شهدای مقاومت در این مسیر قدم بر میدارند و از همه قشرها و سنین آمده بودند.
زائران گلزار شهدای کرمان به یاران آسمانی حاج قاسم نیز ادای احترام میکردند، از جمله شهید محمدحسین یوسفاللهی که سردار سلیمانی در توصیفش گفته بود؛ دوست دارم مرا پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید.
و یار همیشگیاش، که درباره او نوشت: نمیتوانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم.
قسمت بالای مسجد مقدس صاحبالزمان (عج) در گلزار شهدای کرمان زائران در صف مزار شهید سلیمانی، شهدای مدافع حرم و وطن را زیارت میکنند تا دمی را کنار تربت پاک شهدا بیاسایند.
در روزهای برفی که دل زائران گرمتر از قبل برای دیدار یار بود و بحمدالله با تلاشهای شبانهروزی همه دستگاههای خدمترسان و نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی برای خدمت به زائران سر از پا نمیشناختند و تمام تلاش خود را میکردند تا آب در دل هیچ زائری تکان نخورد.
انتهای خبر/پورحیدر