کد خبر : 5851
تاریخ انتشار : چهارشنبه 17 مرداد 1403 - 11:07

اندر حکایت خبرنگاران نورچشمی؛

خبرنگار یا خبرگریز؟

خبرنگار یا خبرگریز؟
خبرنگاران قلم در جیب فرو برده و کنج عزلتی برگزیدند تا نه همچو کارگری بی‌مزد و مواجب اندر پی نان دوان باشند.

به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی پایگاه خبری «رودبار ما» آورده‌اند در روزگاری که بازار خبربیاران داغ شده بود، عده‌ای بر آن شدند که اخبار را بنگارند؛ اینان در هر کوی و برزن با هر کهتر و مهتری جلوس و برخاست می‌کردند تا اخباری بس دندان‌گیر به چنگ آورده و به رشته تحریر درآورند؛ از بررسی علل پخش بوی فاضلاب تا دلیل تصادفات برون‌شهری و رسیدگی به وضع ساخت مساکن و فلان انتصاب و بهمان انقطاع؛ همگی در سیبل انتخاب آنها بود؛ اینان خود را سوار بر اسب چموش قدرت و زین لیز اثرگذاری یافته با چرخش سرِ قلم وزیر و وکیل بر مناصب نشانند و از کرسی پایین کشانند.
از اثرات این فرهیختگی، ملت جملگی آنان را کف همی زنند و جزء مفاخر می‌نامندشان؛ در همین اثنی وزیرالمجالس جلسه‌ای برپا کرد و همگی را فراخواند، گفت زین پس شما را خبرنگار می‌خوانیم، گروهی از شما را خبرنگار نورچشمی می‌نامیم اگر مجیز‌گوی وزارتخانه باشید و مزایای بی‌شماری هم تحفه ماست از برای شما؛ کیسه اشرفی و جلوس بر صندلی کناریِ بزرگان و سفرهای چین و ماچین و قس علی هذا.
اما اگر زبانم لال خبرنگاری قصد لغزخوانی و یاوه‌گویی علیه وزیرالمجالس و اختیاراتش کند؛ گوییم چنان پرونده قطوری برایش دست و پا کنند که به عدد روزهای عمرش ورق انباشته باشد و نامش از جرگه خبرنگاران به جرگه متهمان رود و هرگاه قلم و کاغذ و وزیر بیند، فغان برآورده و فحش به سر تا پای خود همی گوید.
اینجا بود که خبرنگاران قلم در جیب فرو برده و کنج عزلتی برگزیدند تا نه همچو کارگری بی‌مزد و مواجب اندر پی نان دوان باشند.
جملگی قصد آن کردند خبرگریز شوند و به شغل شریف دلالی عزیمت کرده، بی‌غصه خلق، پول روی پول گذارند و غم نان و سقف نخورند و بر گرد بیمه و سختی کار هم اشک نبارند.
نویسنده: سوده پاکاری

منبع: دانشجو آزاد

 

برچسب ها :

ناموجود

رودبارجنوب

اقتصادی