نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری پاسخ داد:
شگفت انگیزترین ساعات پایان عمر امیرالمؤمنین(ع) چگونه گذشت؟
به گزارش رودبار ما؛ حجتالسلام و المسلمین امان الله علیمرادی در گفتگو با خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری«راه آرمان»؛ ضمن عرض تسلیت ایام شهادت امام علی علیهالسلام با بیان اینکه شگفت انگیزترین دوره زندگی حضرت امیرالمؤمنین ۴۵ ساعت است، گفت: امام علی علیهالسلام چند دوره زندگی دارد، از تولد تا بعثت پیغمبر، از بعثت پیغمبر تا هجرت، از هجرت تا وفات پیغمبر که دوره سوم زندگی علی علیه السلام است و شکل و رنگ دیگری دارد، همچنین از دوره وفات پیغمبر تا خلافت امام، دوره چهارم زندگی ایشان است و دوره خلافت چهارسال و نیمه اش دوره دیگری از زندگی امام است.
نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: امام علی علیهالسلام یک دوره دیگر هم دارد که این دوره از زندگی ایشان، کمتر از دو شبانهروز و شگفتانگیزترین دورههای زندگی امام است؛ به این معنی که فاصله ضربت خوردن تا شهادت حضرت، انسان کامل بودن امیرالمؤمنین علیهالسلام بیشتر اینجا ظاهر میشود.
وی با طرح این سوال که اولین عکس العمل علی علیهالسلام در مواجهه با مرگ چه بود؟ عنوان کرد: ضربت که به فرق مبارکش وارد شد، دو جمله از او شنیده شد. یک جمله اینکه: «این مرد را بگیرید» و دیگر اینکه: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم؛ به شهادت نائل شدم، شهادت برای من رستگاری است.
حجتالسلام و المسلمین علیمرادی ادامه داد: علی علیهالسلام را آوردند و در بستر خواباندند. طبیبی به نام اثیربن عمرو را که از تحصیل کردههای جندی شاپور و عرب بود و در کوفه می زیست برای معاینه زخم امیرالمؤمنین آوردند، حضرت را با وسایل آن زمان معاینه کرد. در جایی نوشتهاند رگی از شُش گوسفند را که گرم بود لای زخم گذاشت و با این آزمایش فهمید که زهر وارد خون حضرت شده است. لذا اظهار عجز کرد.
نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری اظهار کرد: در تاریخ آمده است وقتی امکلثوم سراغ ابنملجم میرود، شروع میکند به بدگویی کردن به او که پدر من با تو چه کرده بود که چنین کاری کردی؟ بعد به او می گوید امیدوارم که پدرم سلامت خود را بازیابد و روسیاهی برای تو بماند.
وی افزود: تا این جمله را امکلثوم گفت، ابن ملجم بیان کرد خاطرت جمع باشد، من آن شمشیر را به هزار درهم (یا دینار) خریدم و هزار درهم (یا دینار) دادم تا مسمومش کردند و من سمی به این شمشیر خورانیدهام که اگر بر سر همه مردم کوفه یکجا وارد میشد، همه را از بین میبرد. مطمئن باش پدر تو زنده نمیماند.
حجتالسلام و المسلمین علیمرادی گفت: شگفتیهای علی علیهالسلام و معجزههای انسانی او در اینجا ظهور میکند. جزء وصایاش میگوید با اسیرتان مدارا کنید و بعد می فرماید” اولاد عبدالمطّلب! نکند وقتی که من از دنیا رفتم، بین مردم بیفتید و بگویید امیرالمؤمنین شهید شد، فلان کس محرک بود، فلان کس دخالت داشت و این و آن را متهم کنید؛ نمیخواهم دنبال این حرفها بروید، قاتل من یک نفر است”.
نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به امام حسن علیه السلام فرمودند” فرزندم حسن! بعد از من اختیار او با توست، میخواهی آزادش کنی آزاد کن، و اگر میخواهی قصاص کنی توجه داشته باش که او به پدر تو فقط یک ضربه زده است، به او یک ضربه بزن. اگر کشته شد، شد و اگر کشته نشد، نشد. باز هم سراغ اسیرش را میگیرد: آیا به اسیرتان غذا دادهاید؟ آیا به او آب دادهاید؟ آیا به او رسیدگی کردهاید؟ کاسهای شیر برای مولی میآورند؛ مقداری مینوشد، میگوید: باقی را به این مرد بدهید تا بنوشد و گرسنه نماند”.
وی ادامه داد: اینها مردانگیهای علی علیهالسلام است، انسانیتهای امیرالمؤمنین است. علی علیه السلام در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخیمتر میشود و سموم روی بدن مقدس او بیشتر اثر میگذارد. اصحاب ناراحتند، گریه میکنند، ناله میکنند ولی میبینند لبهای علی خندان و شکفته است، میفرماید” به خدا قسم آنچه بر من وارد شده است چیزی که برای من ناپسند باشد نیست”.
حجتالسلام و المسلمین علیمرادی اظهار کرد: امام فرمودند” شهادت در راه خدا همیشه آرزوی من بوده و برای من چه از این بهتر که در حال عبادت شهید شوم”.
نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری گفت: در لحظات آخر عمر با برکت امام علی علیهالسلام، همه دور بستر امام جمع بودند. زهر به بدن مبارکش خیلی اثر کرده بود و گاهی وجود مقدسش از حال میرفت و به حال اغما در میآمد. ولی همینکه به هوش میآمد باز نصیحت، پند و موعظه میکردند.
وی ابراز کرد: آخرین موعظه امام علی علیهالسلام همان موعظه بسیار پرحرارت و پرجوشی است که در بیست ماده بیان کرده است؛ اول امام حسن و امام حسین و بعد بقیه اهل بیت را مخاطب قرار میدهد.
حجتالسلام و المسلمین علیمرادی خاطرنشان کرد: حسنم! حسینم! همه فرزندانم و همه مردمی که تا دامنه قیامت سخن من به آنها میرسد، با شما هستم؛ خدا را، خدا را درباره یتیمان؛ خدا را، خدا را درباره قرآن؛ خدا را، خدا را درباره همسایه هاتان؛ خدا را، خدا را. . . وقتی آن مطالبی را که در نظر داشت بگوید گفت، آنها که چشمشان به لبهای علی بود دیدند که حال مولی بیشتر منقلب شد و عرقی به پیشانی مقدسش آمد و دیگر توجهش را از مخاطبین سلب کرد. چشمها و گوشها متوجه لبهای علی بود تا ببینند علی دیگر چه میخواهد بگوید. یک وقت دیدند صدای امام علی علیهالسلام بلند شد” اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ”.
انتهای خبر/